هنر؛ سلاحی بازدارنده
تهیه شده در تحریریه زمین متحد
در جهانی که ابزارهای نظامی و تکنولوژیک، معیار قدرت تلقی میشوند، نگاه عاشقانه و اخلاقمحور به پدیدههایی چون هنر میتواند افقهای تازهای از بازدارندگی را ترسیم کند؛ بازدارندگیای که نه بر پایه تهدید، بلکه بر بنیان احترام، عظمت فرهنگی، و جذبهی تمدنی استوار است.
هنر؛ حاصل عاشقانهترین پیگیریها
علی اکبری باور دارد که انسان عاشق، ذاتاً بهسوی اخلاق و خلاقیت متمایل میشود. این گرایش، هنگامی که به اوج میرسد، خود را در قالب هنر متجلی میسازد. از این منظر، هنر نه فقط محصول احساس، که نتیجهی تعهد اخلاقی فرد به زیبایی، حقیقت و آفرینش است. هنری که با عشق آغاز شده باشد، به ذات خلاقیت وفادار است و اثر آن نه فقط در فضای فرهنگی، که در ساختارهای سیاسی و استراتژیک نیز نمایان خواهد شد.
هنر، منبع رونق آبادانی و امنیت ملی
تمدنها از مسیر هنر به حیات خود ادامه میدهند. هندوستان امروز با سینمای بالیوود نه فقط بازارهای جهانی را تسخیر کرده، بلکه وجههای فرهنگی از خود ساخته که افکار عمومی صدهامیلیون انسان را مجذوب خودکرده است. ایالات متحده آمریکا نیز با هالیوود، الگوسازی فرهنگی کرده و از این طریق نفوذ نرم خود را در جهان گسترشی عمیق داده است.
صادرات اسلحه به تنهایی امنیت نمیآورد، ولی ترویج هنر ملی و فرهنگی، به شکل موثری نوعی بازدارندگی نرم ایجاد میکند: هنرفاخر درسطح بین المللی نفرت کش است.کشوری که چهرهی فرهنگی قوی دارد، کمتر هدف حملات نظامی یا تحریمهای شدید قرار میگیرد، زیرا ارزش میراث آن برای افکار عمومی جهانیان غیرقابل انکار است.
بازدارندگی تاریخی هنر
تمدن ایرانی، نمونهای تاریخی از بازدارندگی فرهنگی است. اسکندر مقدونی، با آنکه فاتح بیرحمی بود، در برابر عظمت هنر ایرانی سر تعظیم فرود آورد. حتی صدام، علیرغم حملهی گسترده به ایران، جرأت نکرد به تخت جمشید حمله کند. چرا؟ زیرا هنر، حافظهی تمدنی است و حمله به آن، به معنای حمله به میراث انسانی مشترک تلقی میشود. هیچ انسان فرهیخته و اخلاقمداری به خود اجازه نمیدهد به سرزمینی حمله کند که بزرگانی چون حافظ و سعدی در آن زیستهاند؛ سرزمینی که سومین امام معصوم نقشداردرحکومت اسلامی،رضا علیه السلام به واسطه ی ايرانيان درآنجا آرامگاه زیارتی دارد...همانگونه که حمله به واتیکان یا مراکز تمدن شرق، برای انسانهای دارای شعور فرهنگی غیرقابلتصور است.
هنر، ابزار دیپلماسی اخلاقی
در دنیای امروز که مفاهیم قدرت در حال بازتعریفاند، هنر میتواند بهعنوان ابزار دیپلماسی اخلاقی نقش ایفا کند. یک فیلم، یک ترانه، یا یک تابلوی نقاشی، گاه تأثیری عمیقتر از صدها ساعت مذاکره سیاسی دارد. بازدارندگی هنری، همان نفوذ نرم فرهنگی است که میتواند جنگها را پیش از آغاز پایان دهد. هنر، دیوارهای ذهنی و مرزهای جغرافیایی را فرو میریزد و انسانها را در یک زیستبوم مشترک فرهنگی گرد هم میآورد.
نتیجهگیری: هنر، سرمایهای برای صلح پایدار
دنیای آینده، نه بر مدارسلاح های پیشرفته وپرهزینه، بلکه بر محور احساسات اخلاقی، فهم فرهنگی، و احترام به هنر خواهد چرخید. کشوری که بتواند هویت هنری خود را در سطح جهانی تثبیت کند، نهتنها از رونق توریسم، تجارت و فرهنگ برخوردار خواهد شد، بلکه به شکل ناخودآگاه وارد دایرهی مصونیت جهانی نیز خواهد شد.
علی اکبری معتقد است که هنر، هم زبان صلح است و هم سلاحی بازدارنده، سلاحی که نه خون میریزد و نه ویران میکند، بلکه میسازد، میآفریند و دلها را تسخیر می کند.
Azad
برچسبها: علی اکبری, آزاد, آرامش معنوی, زمین متحد