گفتوگو و محیط بهعنوان سازوکارهای اصلی رشد شناختی انسان
تحریریه سایت زمین متحد
چکیده
مطالعات معاصر در علوم شناختی و روانشناسی اجتماعی نشان میدهند که رشد ذهنی انسان مستقل از محیط و تعامل شکل نمیگیرد. این مقاله با استفاده از نظریههای «محیط شناختی» (Epistemic Environment)، «ذهن توزیعشده» (Distributed Cognition)، «فرهنگ انباشته» (Cumulative Culture) و «یادگیری از طریق آموزش» (Learning-by-Teaching) استدلال میکند که گفتوگو و کیفیت محیط اجتماعی، موتور اصلی رشد شناختی انسان هستند. تحلیل نمونههای تجربی و شواهد نظری نشان میدهد که ذهن انسانی یک سیستم بسته نیست، بلکه بخشی از فرایندهای شناختی آن در زبان، فعل اجتماعی و ابزار توزیع میشود. این دیدگاه توضیح میدهد که چرا انسان تنها در بستر تعامل میتواند به سطوح بالای یادگیری، تفکر انتقادی و تولید معرفت دست یابد.
مقدمه
رشد شناختی انسان در علوم جدید، «پدیدهای رابطهای» (Relational Phenomenon) در نظر گرفته میشود؛ یعنی محصول تعامل مستمر فرد با محیط اجتماعی، زبانی و فرهنگی خود (Hutchins, 1995). برخلاف دیدگاههای فردگرایانه در سنت کلاسیک، پژوهشهای نوین نشان میدهند که ذهن انسان در خلأ توان ایجاد ساختارهای پیچیده را ندارد.
این مقاله دیدگاهی را طرح میکند که بر اساس آن، گفتوگو و محیط اجتماعی نقش زیربنایی در شکلگیری و فعالسازی تواناییهای ذهنی انسان دارند. این رویکرد علاوه بر اتکا بر نظریههای علمی، بر مشاهدات تجربی نیز تکیه دارد: رفتار انسان در اتاقی پر از کودکان، کنار حیوانات یا در جمع متخصصان، بهطور بنیادین تغییر میکند. این تغییرات نشاندهنده «وابستگی عمیق شناختی انسان به بافت اجتماعی» است.
۱. گفتوگو بهعنوان سازوکار بنیادی رشد ذهنی
۱–۱. زبان و دیالوگ در نظریههای شناختی
ویگوتسکی (1978) زبان را مهمترین ابزار رشد شناختی انسان میداند. طبق دیدگاه او، گفتوگو «مغز بیرونی انسان» است؛ زیرا:
فرایندهای شناختی از طریق زبان سازماندهی میشوند؛
ایدهها ابتدا در سطح اجتماعی پدیدار میشوند؛
سپس به سطح درونی (Internalization) منتقل میگردند.
باختین (1981) نیز ذهن انسان را اساساً «دیالوگی» میخواند؛ یعنی همه اندیشهها پاسخی به اندیشههای دیگراناند.
۱–۲. یادگیری از طریق آموزش (Learning-by-Teaching)
مطالعات نشان میدهد که آموزش دادن اثربخشترین شکل یادگیری است (Fiorella & Mayer, 2015). علت آن روشن است:
فرد برای تدریس مجبور است دانش خود را سازماندهی کند،
شکافهای شناختی را شناسایی کند،
و ساختار مفهومی خود را بازسازی نماید.
این پدیده توضیح علمی این گزاره سنتی است که «زکات علم نشر آن است».
۲. نقش محیط در شکلگیری و تنظیم توان شناختی
۲–۱. ذهن انسان سیستم بسته نیست
نظریۀ «ذهن توزیعشده» بهخوبی نشان میدهد که فرایندهای شناختی در تعامل با محیط رخ میدهند (Clark & Chalmers, 1998). به بیان ساده:
بخش مهمی از فکر انسان در بیرون از مغز انجام میشود؛
در زبان، ابزارها، تعاملات اجتماعی و زمینهٔ فرهنگی.
۲–۲. مثالهای تجربی بهعنوان دادههای شناختی
رفتار انسان بهشدت با محیط همتراز میشود (Contextual Cognitive Modulation):
در جمع کودکان: ذهن به حالت بازی، تخیل و سادگی زبانی منتقل میشود.
در کنار حیوان: کانالهای ارتباط غیرکلامی و غریزی فعال میشوند.
در جمع استادان دانشگاه: مغز فوراً به حالت «پردازش سطحبالا» میرود؛
شامل حافظه کاری، قدرت استدلال، انسجام زبانی و کنترل اجرایی.
این تغییرات نشان میدهد که محیط تنها «زمینه» نیست،
بلکه بخشی از خودِ فرایند شناختی است.
۲–۳. محیط، توان بالقوه را بالفعل میکند
ژنتیک ساختار اولیه را تعیین میکند، اما محیط تعیین میکند:
کدام ظرفیتها فعال شوند،
تا چه سطح رشد کنند،
و چه نوع مهارتهایی شکل بگیرند.
این دیدگاه با پژوهشهای متعدد درباره «neuroplasticity وابسته به محیط» همخوان است.
۳. دانش انباشته و نقش اجتماع در تولید شناخت
۳–۱. فرهنگ انباشته (Cumulative Culture)
Tomasello (2014) نشان میدهد که انسان یگانه موجودی است که دانش نسلها را انباشته میکند. هیچ فردی بهتنهایی نمیتواند این تمدن را بازتولید کند.
دانش بشر محصول:
همکاری،
زبان،
تقسیم کار فکری،
و انتقال بیننسلی است.
۳–۲. ذهن بهمثابه شبکهای اجتماعی
تحقیقات نوروساینس اجتماعی (Frith, 2007) ثابت میکند که مغز انسان برای تعامل طراحی شده است؛
نه برای انزوا.
بنابراین، تواناییهای شناختی پیچیده مانند:
تفکر انتقادی،
استدلال علمی،
و نوآوری،
فقط در محیط اجتماعی فعال میشوند.
نتیجهگیری:
این مقاله نشان داد که رشد ذهنی انسان محصول تعامل فعال میان فرد و محیط شناختی او است. گفتوگو ساختارهای فکری را میسازد، محیط ظرفیتهای بالقوه را بالفعل میکند و دانش انباشتهٔ اجتماعی امکان تولید معرفت پیچیده را فراهم میسازد.
بنابراین، دیدگاه اکبری که رشد شناختی انسان را حاصل گفتوگو + محیط میداند، نه تنها معتبر است، بلکه با مبانی علوم شناختی امروز همسو است. ذهن انسان بهطور بنیادی موجودی اجتماعی، تعاملی و بافتپذیر است.
منابع (APA)
Bakhtin, M. M. (1981). The Dialogic Imagination. University of Texas Press.
Clark, A., & Chalmers, D. (1998). The extended mind. Analysis, 58(1), 7–19.
Fiorella, L., & Mayer, R. E. (2015). Learning as a generative activity. Cambridge University Press.
Frith, C. (2007). Making up the mind: How the brain creates our mental world. Wiley-Blackwell.
Hutchins, E. (1995). Cognition in the wild. MIT Press.
Tomasello, M. (2014). A Natural History of Human Thinking. Harvard University Press.
Vygotsky, L. S. (1978). Mind in society. Harvard University Press.
Azad
برچسبها: علی اکبری, آزاد, آرامش معنوی, زمین متحد
