ذات فرهنگ مالکیتپذیر نیست: تحلیل جایگاه فرهنگ در سینما و جامعه
مقدمه
فرهنگ بهعنوان بنیاد زندگی اجتماعی و هنری، امری مردمی و فراگیر است که نمیتوان آن را تحت مالکیت فردی یا دولتی درآورد. فرهنگ در ذات خود سیال است و از دل زندگی مردم، ارزشها، و تعاملات جمعی شکل میگیرد. اگرچه تلاشهایی برای هدایت فرهنگ توسط دولتها یا نهادهای مدیریتی انجام شده است، اما تجربه نشان داده که فرهنگ مردمی همواره پویا و مقاوم در برابر چارچوبهای محدودکننده باقی میماند. در این مقاله، به بررسی این مفهوم در ارتباط با سینما، نقش مدیریت فرهنگی در برابر ریاست، و مثالهایی چون کمپانی پارس فیلم و سینمای فردین خواهیم پرداخت.
فرهنگ؛ مردمی یا دولتی؟
فرهنگ بهصورت طبیعی از زندگی مردم نشأت میگیرد و ریشه در تاریخ، ادبیات، موسیقی، و باورهای مشترک آنها دارد. زمانی که دولتها یا نهادهای رسمی تلاش میکنند فرهنگ را تصاحب کنند و در چارچوب ایدئولوژیهای خاص محدود سازند، خلاقیت و پویایی آن آسیب میبیند. تجربه نشان داده است که مدیریت فرهنگی، اگر بر پایه تعامل و حمایت باشد، بسیار موفقتر از ریاست فرهنگی است که اغلب با کنترل و محدودیت همراه است.
پارس فیلم؛ نمونهای از مدیریت فرهنگی موفق
کمپانی پارس فیلم، بهعنوان یکی از نخستین نهادهای خصوصی در سینمای ایران، نشان داد که چگونه مدیریت فرهنگی میتواند به شکوفایی هنر و سینما کمک کند. اسماعیل کوشان، بنیانگذار پارس فیلم، با رویکردی مدیریتی و نه ریاستی، فضایی ایجاد کرد که استعدادهای هنری بتوانند در آن رشد کنند. فیلمهای تولیدی این کمپانی اغلب بازتابدهندهی ارزشها و دغدغههای مردمی بودند و توانستند ارتباط نزدیکی با مخاطبان برقرار کنند.
سینمای فردین؛ نمونهای از فرهنگ مردمی در سینما
سینمای فردین بهعنوان بخشی از جریان سینمای مردمی ایران، از فرهنگ و نیازهای مردم الهام گرفت. این سینما با بهرهگیری از الگوهای سینمای هند – که از شعر، موسیقی، و داستانسرایی بهعنوان عناصر مشترک فرهنگی استفاده میکرد – توانست جایگاه ویژهای در دل مردم پیدا کند. سینمای فردین نهتنها سرگرمی بود، بلکه پلی میان زندگی روزمره مردم و ارزشهای فرهنگی جامعه ایجاد کرد. این نمونه نشان میدهد که سینمای مردمی، برخلاف سینمای دولتی، انعطافپذیری بیشتری برای پاسخگویی به خواستههای مخاطبان دارد.
مالکیت مدیریتی در برابر مالکیت ریاستی
در فرهنگ و سینما، مدیریت فرهنگی بر اساس تعامل و همراهی با مردم، نتایج بهتری نسبت به ریاست و کنترل مستقیم دارد. مدیریت فرهنگی به نهادهای خصوصی و مردمی اجازه میدهد تا بهصورت آزاد و خلاقانه عمل کنند، در حالی که ریاست فرهنگی اغلب منجر به محدودیت، سانسور، و قطع ارتباط میان فرهنگ و مردم میشود. تجربهی پارس فیلم و سینمای فردین نمونههای بارزی از تأثیر مثبت مدیریت فرهنگی بر رشد و توسعهی هنر و سینما هستند.
نتیجهگیری
فرهنگ، برخاسته از مردم و برای مردم است. هرچند ممکن است تلاشهایی برای هدایت یا محدود کردن آن انجام شود، اما ذات سیال فرهنگ همواره از چارچوبهای محدودکننده فراتر میرود. مدیریت فرهنگی، زمانی که بر اساس حمایت و تعامل باشد، میتواند به رشد و گسترش فرهنگ مردمی کمک کند. در مقابل، ریاست فرهنگی، با محدود کردن خلاقیت و تعامل، به شکوفایی فرهنگی آسیب میزند. تجربهی پارس فیلم و سینمای فردین نشان میدهد که هنر و فرهنگ، زمانی که مردمی و آزاد باشند، به بهترین شکل میتوانند ارزشهای جامعه را به تصویر بکشند و در عین حال به منبع الهام و هویت برای نسلهای آینده تبدیل شوند.
Azad
برچسبها: علی اکبری, آزاد, آرامش معنوی, زمین متحد
