زمین متحد
همه عدالت را دوست دارند
خوش آمدید | شهریور ۱۴۰۴ | 2025 - September | ربيع الاول ١۴۴۷ | هر كس با ديگران مشورت كرد، در عقل‌هاى آنان شريك شد. حضرت علی (ع) خداوند هیچ متکبر فخرفروشی رادوست ندارد.لقمان حکیم (قرآن)| اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج
نوشته شده توسط A

صفر مساوی بی‌نهایت: ابزار فلسفی برای توضیح جهان هستی با نگاهی به ابن عربی

فلسفه علی اکبری (آزاد)

---

چکیده
نظریه‌ی «صفر مساوی بی‌نهایت است» اثر علی اکبری، بی‌نهایت را در گرو درک مفهوم عدم می‌داند. این مقاله با مقایسه‌ای میان دیدگاه اکبری و اندیشه‌های ابن عربی، فیلسوف و عارف نامدار اسلامی، نشان می‌دهد که هر دو رویکرد، اگرچه در روش متفاوتند، به رابطه‌ای دیالکتیکی بین وجود و عدم می‌پردازند. درحالی که اکبری عدم را پیش‌نیاز تجربه‌ی بی‌نهایت می‌داند، ابن عربی در چارچوب «وحدت وجود»، عدم را امری عدمی ندانسته، بلکه آن را جلوه‌ای از وجود مطلق تفسیر می‌کند. این مقاله نشان می‌دهد که ابزار فلسفی اکبری نه‌تنها با مفاهیم مدرن فیزیک و فلسفه همخوانی دارد، بلکه می‌تواند در گفت‌وگو با سنت عرفانی شرق، عمق بیشتری بیابد.

---

مقدمه
مفهوم بی‌نهایت در فلسفه و علم همواره چالش‌برانگیز بوده است. علی اکبری با ارائه نظریه‌ی «صفر = بی‌نهایت»، عدم را شرط ضروری درک بی‌نهایت معرفی می‌کند. این ایده، مشابهت‌های جالبی با اندیشه‌های ابن عربی، به ویژه در مسئله‌ی رابطه‌ی وجود و عدم، دارد. ابن عربی در نظام «وحدت وجود»، همه‌ی موجودات را تجلیات وجود مطلق (حق) می‌داند و حتی «عدم» را نه به معنای نابودی، بلکه به مثابه‌ی سایه‌ای از وجود تفسیر می‌کند. این مقاله با بررسی تطبیقی این دو دیدگاه، افق‌های جدیدی برای فهم هستی می‌گشاید.

---

ابزار فلسفی اکبری: عدم، بستر تجربه‌ی بی‌نهایت
اکبری استدلال می‌کند که بی‌نهایت تنها در تقابل با عدم معنا می‌یابد. برای نمونه، تجربه‌ی بصریِ باز و بسته کردن چشم:
- چشم بسته: تجربه‌ی «عدم» (تاریکی مطلق).
- چشم باز: تجربه‌ی «بی‌نهایت» (گستره‌ی بینهایتِ مرئی).

به گفته‌ی او، بی‌نهایت بدون این تقابل، ناممکن است. این ایده در مثال «اتاق تاریک و نور بی‌نهایت» نیز تکرار می‌شود: تاریکیِ اولیه، زمینه‌ساز درک گسترش نور است.

مقایسه با ابن عربی: ابن عربی نیز به رابطه‌ی وجود و عدم می‌پردازد، اما از منظری عرفانی. او در «فصوص الحکم» تأکید می‌کند که عدم، مستقل از وجود نیست، بلکه «عَدَمِ مُعْلَق» (عدم تعین‌یافته) است؛ یعنی هر شیئی پیش از ظهور در جهان، در «عدم» به صورت بالقوه موجود است. این ایده، اگرچه تفاوتی بنیادی با نظریه‌ی اکبری دارد (زیرا اکبری عدم را امری مطلق می‌داند)، اما هر دو بر نیاز به یک «زمینه‌ی خالی» برای ظهور هستی تأکید می‌کنند.

---

مقایسه با دیدگاه‌های فلسفی
#### ۳.۱ اسپینوزا و ابن عربی: دو رویکرد به وحدت وجود
اسپینوزا، مانند ابن عربی، به وحدت جوهر هستی معتقد است. اما درحالی که اسپینوزا عدم را نفی می‌کند، ابن عربی آن را مرتبه‌ای از وجود می‌داند. اکبری در این میان، راهی سوم پیش می‌گیرد: عدم، نه جوهر است و نه مرتبه‌ی وجود، بلکه **شرط امکان‌پذیریِ ادراک** است. به بیان دیگر، بی‌نهایتِ اسپینوزایی و وجود مطلق ابن عربی، بدون تجربه‌ی انضمامیِ عدم، برای انسان ناملموس می‌ماند.

دکارت و نقش خودآگاهی
دکارت با جمله‌ی «می‌اندیشم، پس هستم»، خودآگاهی را پایه‌ی شناخت می‌داند. اکبری این ایده را بسط می‌دهد: خودآگاهی تنها در مواجهه با «عدم» (مثلاً لحظه‌ی پیش از اندیشیدن) معنا می‌یابد. ابن عربی نیز در «ترجمان الأشواق» بر این باور است که شناخت حقیقی، مستلزم «فنا»ی خود در برابر وجود مطلق است؛ یعنی نفیِ خود (نوعی عدم) برای ادراک بی‌نهایت وجود.

---

کاربردهای علمی و فلسفی
کیهان‌شناسی
: از عدم تا بی‌نهایت
نظریه‌ی «جهان از هیچ» در فیزیک مدرن، با ابزار اکبری همسوست. اگر جهان از خلأ کوانتومی (نزدیک به «عدم») پدید آمده، این پرسش مطرح می‌شود که آیا بی‌نهایتِ مادی ریشه در عدم دارد؟ ابن عربی اما می‌گوید: «العدم المحض لا یصحّ علیه شیء» (بر عدم محض، چیزی صادق نیست). یعنی حتی خلأ کوانتومی، «عدم» نیست، بلکه وجودی کم‌ین‌تر است. این تفاوت، نشان‌دهنده‌ی تمایز بین نگرش علمی-فلسفی اکبری و نگرش عرفانی ابن عربی است.

هوش مصنوعی: آیا ماشین می‌تواند عدم را درک کند؟
پیاده‌سازی مفهوم عدم در هوش مصنوعی، به چالشی مشابه تربیت عرفانی تبدیل می‌شود. ابن عربی معتقد است ادراک حقیقی، نیازمند «خلع نفس» (رها کردن خود) است. برمبنای نظریه اکبری، هوش مصنوعی نیز برای درک بی‌نهایت، باید الگوریتمی از «تجربه‌ی عدم» داشته باشد.

---

نتیجه‌گیری: اکبری، ابن عربی و گذر از دوگانگی
نظریه‌ی اکبری، با وجود تفاوت‌های روشی، همسو با سنت عرفانی ابن عربی، دوگانگی وجود و عدم را می‌شکند. هر دو نشان می‌دهند که بی‌نهایت نه در انزوا، بلکه در پیوند با امر متضادش معنا می‌یابد. ابزار فلسفی اکبری، اگرچه در چارچوبی مدرن طرح شده، می‌تواند با بازخوانی اندیشه‌های ابن عربی، به پلی بین فلسفه‌ی شرق و غرب تبدیل شود.

---

*پیشنهاد برای تحقیقات آینده*
۱. بررسی تطبیقی مفهوم «عدم» در فلسفه‌ی اکبری و عرفان ابن عربی.
۲. تحلیل نظریه‌ی «صفر = بی‌نهایت» در پرتو مفهوم «امکان عام» (الامکان العام) در فلسفه‌ی اسلامی.
۳. مطالعه‌ی تأثیر این نظریه بر تفسیر پدیده‌های کوانتومی مانند نوسانات خلأ.

نظریه‌ی علی اکبری، با گشودن پنجره‌ای به سنت فلسفی شرق، مسیر را برای دیالوگی نوین میان فلسفه، عرفان و علم هموار می‌کند.


برچسب‌ها: علی اکبری, آزاد, آرامش معنوی, زمین متحد
.: Weblog Themes By Pichak:.


تمامی حقوق این سایت محفوظ است | : پیچک