اگر مخاطب قرآن در اينكه واقعاً اين كتاب از سوي خداست شك دارد، چنانچه اين راهي را كه قرآن در مقابل او ميگذارد بپيمايد بعد از اينكه اين راه را پيمود، شك و ترديدش به طور قهري بر طرف خواهد شد، گرچه ممكن است مختصر وسوسهاي باقي ماند، لكن اين وسوسه چيز مهمي نيست و با آن استدلال اين وسوسه هم زدوده ميشود و اصلاً قابل اعتنا نيست. اما اين مربوط به اين آدم شاك صادق و حقيقتجو است كه واقعاً ميخواهد حقيقت امر برايش آشكار بشود، ولذا اگر كسي باشد كه مسألهاش لجاجت و بهانهگيري باشد، معلوم است كه به آساني و با هيچ استدلالي لجاجت او بر طرف نميشود و نميتواند حقيقت را ببيند. يعني حب مقام و حب خويشاوندان و دوستان و حب آن باورهاي پوسيدهي به ارث رسيدهي قديمي، نميگذارد شك خودش را با اين چيزها زايل كند و در حقيقت شك او ناشي از ندانستن نيست كه وقتي در مقابلش يك وسيلهاي براي دانستن گذاشته شد برطرف شود. شك او ناشي از احساسات نفساني و خودخواهيها و دنياطلبيهاست كه با اين چيزها برطرف نميشود، و بنابراين در آخر آيه ميگويد: ان كنتم صادقين، اگر راست ميگوئيد. يعني اگر در اين شكي كه داريد دنبال پيدا كردن حقيقت هستيد راهش اين است كه حالا ميگوييم.
آيه به طور خيلي روشني دارد راه را در مقابل پاي طرف ميگذارد، اگر شما داريد كه اين آيات و اين چيزي كه ما داريم به شما عرض ميكنيم از سوي خداست، پس يك سوره مثل سورههاي قرآن، خودتان ايجاد كنيد و بياوريد.
البته بعضي كه اهل بيان و سخنوري نيستند اگر بگويند اين چه حرفي است؟ ما كه اهل بيا نيستيم و نميتوانيم بياوريم، لكن ممكن است يا آدم فصيح و چيرهدستي در سخنوري كه بتواند بياورد. اين آيه هم نميگويد حتماً شخص خودت بياور، ولذا برو چيره دستان سخنور را پيدا كن و از آنها بخواه تا يك سوره مثل اين سوره درست كنند بياورند. كيفيت نظم و نسق بيان قرآني يك كيفيت ابتكاري است، نه شعر است و نه نثر است گاهي يك وزن گونهاي در آن وجود دارد، اما وزنش مثل وزن شعر نيست كه با آن اوزان خاص و با آن شكل و ترتيب خاص باشد. يك چيزي شبيه قافيه در آخرش هست اما نه مثل قافيه شعر، بلكه با همان نظم و نسق ان كنتم تعلمون يا مثلاً فرض كنيد ان كنتم تعلمون ـ و از اين قبيل: قرآن ميگويد: شما كه مخاطب اين سخن هستيد همين كلمات را كه بصورت ابتكاري قرآن مشاهده ميكنيد، از چيره دستان سخنورانتان بخواهيد يك سورهي كوچك، يا در جاي ديگر ميگويد: ده سوره، و يك جايي هم گفته ميشود بخشي از يك سوره را اگر توانستند درست كنند بياورند. البته در آيهي بعد ميگويد: ولن تفعلوا: يعني هرگز نخواهيد توانست. اين سخن قرآن واقعاً يك واقعيت تاريخي و يك معجزه عجيبي است كه اگر توانستيد ما ادعاي خودمان را پس ميگيريم و شما ايمان نياوريد. اما اگر نتوانستند و به هركس كه مراجعه كرديد ديديد جواب نميدهد و نميتوانند چنين چيزي را بياورند پس قبول كنيد كه اين سخن با اين نظم و نسق ويژه و با اين لفظ و معنا سخن خداست و برسيد به اينكه كاري است مافوق توانائيهاي بشر، حالا اگر رفتيد و يك سورهاي هم درست كرديد و آورديد، چون يكي بايد قضاوت كند، گواه را هم خودتان بياوريد تا قضاوت كند كه آيا سوره مثل سورهي قرآن هست يا نيست.
برچسبها: علی اکبری, زمین متحد, ولایت, آرامش