مفهوم طبقۀ حاکم، اساسا مفهومی چپگرایانه است ولی تلقی سوسیالیستهای انقلابی از این مفهوم، متفاوت از تلقی سوسیالیستهای دموکرات و لیبرالها است.
طبقۀ حاکم یا حاکمه (Ruling Class)، بنا بر تعریف، اصطلاحی است برای اشاره به طبقهای اجتماعی و معمولا برخوردار از سلطۀ اقتصادی، که افراد هیأت حاکمه از میان آن انتخاب میشوند و عملا منافع آن طبقه را – بویژه از لحاظ اقتصادی – حفظ و حراست میکنند.
فیلسوفان یونانی از چند نوع ساختار حکومتی مانند حکومت پادشاهی (مونارشی)، حکومت مردمی (دموکراسی)، حکومت اشراف (آریستوکراسی)، حکومت اقلیت متنفذ (الیگارشی)، حکومت شایستگان (مریتوکراسی) و حکومت جباران یا جباریت (تیرانی) نام بردهاند که در هر یک از اینها طبقۀ حاکم، شکل و نوعی خاص پیدا میکند.
مارکسیستها و آنارشیستها معتقدند حکومت واقعی مردم وقتی محقق میشود که دولت و حکومتی در کار نباشد و طبقۀ حاکمی پدید نیاید. آنارشیسم بر نابودی دولت تاکید دارد، مارکسیسم بر نابودی جامعۀ طبقاتی و به تبع آن نابودی دولت!
سالها حکومت حزب کارگر در لیبرالدموکراسی بریتانیا در دو سدۀ اخیر، و نیز حکومت سوسیالیستها در آلمان و سوئدی که نظام اجتماعیشان نهایتا مبتنی بر مبانی نظام آزاد است، به خوبی نشان میدهد که طبقۀ حاکم در این جوامع، نسبتا خصلتی پلورالیستیک (کثرت گرا) دارد و به همین دلیل در این کشورها انقلاب علیه طبقۀ حاکم رخ نداده است...
برچسبها: علی اکبری, زمین متحد, تحول سبز, طبقه
...ادامه مطلب